کوهستان
کوهنوردی گروه شهدای اَنسر محلٌه لنگرود
یکی از معروفترین خطاهای چشم که در طبیعت شاهد آن هستیم،بزرگ دیدن قرص ماه و خورشید در خط افق است. مخصوصاًدر هنگام غروب و شبهایی که قرص ماه کامل است.در اینحالت خورشید و ماه خیلی بزرگتر از هنگامیکه در وسط آسمان هستند بنظر می رسند در حالیکه اندازه ماه و خورشید هیچ تغییری نکرده است بلکه چشم ما دچار خطا می شود. علت این پدیده بدرستی معلوم نیست.برخی اعتقاد دارند علت آن در اثر شکست نور در فضا است و برخی می گویند چون ماه و خورشید در سطح افق مجاور با ساختمانها و درختان بنظر می رسند بزرگتر دیده می شوند. رنگین کمان نیز یکی دیگر از خطاهای طبیعی است که بنظر میرسد که قوسهای آن به سطح افق چسبیده است. وقتی به کف استخر یا رودخانه ای که آب زلال دارد نگاه کنید کف آن کمی بالاتر بنظر می رسد و وقتی که وارد آب میشوید متوجه می شوید که عمق آن بیشتر از منظور ما بوده است.این خطای دید در اثر شکست نور در آب بوجود می آیدبه همین دلیل اشیایی که در کف آب هستند به اندازه یک سوم عمق آب بالاتر بنظر میرسند و انسانی که می خواهد با نیزه ماهی شکار کند دچار این خطا می شود و ماهی را کمی بالاتر از محل واقعی آن می بیند. یکی دیگر از خطاهای طبیعی سراب است .مسافرانی که در بیابانهای گرم و خشک سفر کرده اند اغلب دریاچه ای را روبروی خود می بینند و چون بسیار تشنه هستندبه سوی آن می شتابند ولی آن را نمی یابند.در این پدیده لایه های هوا مانند آینه تصویر درختان اطراف خود را منعکس می کنند زیرا لایه های مجاور زمین داغتر از لایه های بالاتر از خود هستند.اگر تصویر آسمان در آن منعکس شود به شکل آب می ماند.در واقع مسافران بیابان آب نمی بینند بلکه تصویر منعکس شده آسمان را می بینند.این پدیده در جاده های آسفالته داغ نیز مشاهده می شود. سراب در دریا هم مشاهده میشود دریانوردان در وسط دریا تصویر خشکی یا جزیره ای را می بینند ولی با نزدیک شدن به خشکی ناپدید می شود. با توجه به اینکه ما تحت تاثیر خطاهای باصره قرار می گیریم نباید نگران باشیم،این واقعیت جنبه های بسیار سودمند نیز دارد که اغلب آنها را از یاد می بریم.یکی از جنبه های آن اینست که اگر ما تحت تاثیر هیچ خطای باصره ای قرار نمی گرفتیم هنر نقاشی وجود نداشت و ما از تمام لذتهای تماشای هنرهای زیبا محروم می شدیم.نقاشان و هنرمندان از این نقص حس باصره به مقیاس وسیعی استفاده میکنند. مثلاٌدر یک تابلوی نقاشی از جنگل ما درختان بسیاری را می بینیم که برخی از آنهاجلوتر و برخی دورتر بنظر میرسند در حالیکه همه آنها در یک صفحه ترسیم شده اند و این خطای چشم ما هست که آنها را بصورت زیبا و واقعی می بیند. تمام هنر نقاشی بر اساس این خطای باصره بنا شده است.اگر ما عادت می کردیم که درباره اشیا مانند خود آنها قضاوت کنیم این هنر یعنی نقاشی اصلاً نمی توانست وجود داشته باشد. خطای چشم یا خطای مغز؟ در جواب باید گفت چشمها در این مورد بی گناه هستند. چشمها ما را فریب نمی دهند.چشمهای ما مانند دوربین عکاسی تصاویر را از محیط می گیرند و بدون اینکه درباره آنها قضاوتی بکنند آنها را از طریق اعصاب به مغز می فرستند و این مغز است که درباره آن تصاویر قضاوت می کند.یعنی این سلولهای مغز هستند که تصمیم می گیرند و معلوم می کنند که این تصویر چیست.مغز به عضلات چشم ما دستور می دهد که به سمت چپ یا راست یا بالا و پایین حرکت کنند.برای دیدن یک تصویرمغز به عضلات چشم ما می گوید به کدام سمت حرکت کند. یعنی در واقع ما با چشم خود نگاه نمی کنیم بلکه با مغز خود نگاه می کنیم.حالا باید دید این خطای چشم از کجا پیدا می شود؟ فرض کنید دو خط مساوی وجود دارد ولی یکی از آنها عمودی و دیگری افقی هست .خط افقی بنظر کوتاهتر می آید زیرا برای کره چشم ما آسانتر است که در جهت چپ و راست حرکت کند تا بالا و پایین برود.بنابراین مغز ناخود آگاه تصمیم می گیرد که خط افقی باید کوتاهتر باشد. بنابراین گاهی اوقات ما یکم تصویر را می بینیم بی اختیار در مورد آن قضاوت می کنیم پس مغز گاهی اوقات قضاوت غلط می کند که ما گناه آن را به چشم نسبت می دهیم. به همین علل گفته شده آدمهایی که لباسهای با خطوط عرضی می پوشند چاق تر بنظر می رسندو بر عکس آنها که لباسهایشان دارای خطهای طولی است لاغرتر بنظر می رسند. منبع:کتاب "آیا چشمها ما را فریب می دهند؟" مولّف:محمّد رضا اصلانی "انتشارات گل سرخ" درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان
|
|||
![]() |